محسنین و متقیان چه کسانی هستند ؟

حقیر سعی می کنم در این ماه مبارک رمضان بیشتر مقالات خود را به گفتار مذهبی اختصاص دهم زیرا قرار است که ما در این ماه پرفیض به خدا بیشتر نزدیک شویم و در خلوت خودمان بیشتر با او راز و نیاز کنیم بنده می خواهم در این مجال راجع به گروه متقیان و گروه محسنین با شما صحبت کنم تا بفهمیم کدامیک نزد خدا دارای مرتبه ای بالاتر هستند . اگر در آیات قرآن خوب توجه کرده باشیم می بینیم جملاتی مانند " ان الله یحب المتقین "و یا " ان الله یحب المحسنین " در این کتاب مقدس زیاد تکرار شده است البته علمای شیعه هم در تفاسیر خود به بحث پیرامون این دو گروه پرداخته اند متقی در لغت عرب به معنای کسی که پرهیزگار است به کسی پرهیزگار می گویند که مطیع محض دستورات خداوند به معنای واقعی کلمه باشد و مرتکب گناه و خطائی نشود . او با فرمانبرداری اش از خداوند به جائی از درجه تقوا می رسد که چیزهائی را که دیگران نمی بینند او می تواند ببیند یعنی دریچه بصیرت او باز می شود اما محسن در لغت عرب به معنای کسی است که نیکوکار است و به کسی محسن می گویند که علاوه بر پرهیزگاری و عمل به دستورات خداوند و دوری از خطا و گناه در راه خدا بسیار انفاق کند و از درماندگان و بیچارگان دستگیری کند حالا که موضوع روشن شد براحتی می توان گفت که گروه محسنین از نظر مقام و رتبه یک درجه بالاتر از گروه متقیان هستند و این محسنین هستند که بر متقیان پیشی گرفته اند . مسلما خداوند جل شانه هم محسنین را بیشتر دوست می دارد ما باید در این ماه مبارک رمضان از خداوند بخواهیم که ما را در گروه محسنین قرار دهد و اگر این اتفاق بیفتد قطعا خیر دنیا و آخرت نصیبمان خواهد شد انشاالله ، البته رسیدن به رتبه محسنین خیلی سخت است و بسادگی بدست نمی آید باید سالها تلاش کرد تا انسان بتواند ظرفیت محسن بودن را در خودش ایجاد کند کار بسیار دشواری است ولی با تمرین و ممارست شبانه روزی این کار شدنی است . یکی از خصوصیات محسنین مدارا کردن با مردم است خیلی از عرفا می گویند مدارا کردن بر همسر و فرزند و همچنین بر مردم واجب است البته ناگفته نماند که مدارا کردن هم حد و مرزی دارد در بعضی اوقات مدارا کردن به ضرر جامعه تمام می شود بنده در اینجا مثالی برای شما می زنم مثلا فرض کنید یک نفر در خلاف مسیر حرکت در حال رانندگی می باشد اگر پلیس راهنمائی و رانندگی با او مدارا کند و وی را جریمه نکند قطعا جان رانندگان دیگر به خطر می افتد . لازم است که مثالی هم در مورد مدارا کردن با مردم برای شما بزنم فرض کنید یک شهرستانی وارد مرکز استان می شود تا مشکلش را با مراجعه به فلان اداره حل نماید اگر مسئول اداره به او بگوید کار شما امروز انجام نمی شود شما بروید و هفته دیگر مراجعه کنید مسلما این مسئول در مورد این شخص جفا کرده است ولی او می تواند بدون فوت وقت کار این شهرستانی را که از راه دوری آمده انجام دهد حتی اگر مسئول آن بخش هم غیبت داشته باشد او با انجام این کار ضرری به سازمان نمی رساند امیدوارم که بتوانیم این احساسی را که در ماه مبارک رمضان به سراغ همه افراد می آید و هرکس سعی می کند در این ماه گناه کمتری را انجام دهد به بقیه ماههای سال هم سرایت کند و در طول سال مواظب رفتار و کردار و گفتار خود باشیم انشاالله ...