چرا برای انجام هر کاری باید حرص بخوریم ؟

آیا تا بحال به این فکر افتاده اید که چرا هرکاری را که می خواهید انجام دهید با اعصاب خردی مواجه می شوید و باید حرص بخورید ؟ حقیر به برخی از آنها اشاره می کنم وقتی شما تصمیم می گیرید با هواپیما به اتفاق خانواده خود به مسافرت بروید تا با این کار بتوانید افکار پریشان خود را دور بریزید . اما هنگامی که به کانتر مورد نظر در فرودگاه مراجعه می کنید و متوجه می شوید پرواز شما چهار ساعت تاخیر دارد این قضیه خیلی اعصاب شما را بهم می ریزد و حرص می خورید . یا وقتی برای خرید یک کالا به بازار می روید و قیمتهای متفاوتی را مشاهده می کنید باز اعصاب شما را بهم می ریزد و پیش خود می گوئید چرا برای خرید یک کالا این همه تفاوت قیمت وجود دارد ؟ وقتی هم سرو کارتان به ادارات دولتی می افتد آنقدر شما را از این اتاق به آن اتاق می فرستند که جانتان را به لب می رسانند و حسابی حرص می خورید . وقتی هم که برای احقاق حق خود از کسی شکایت می کنید و پای شما به دادگاه باز می شود آنقدر راه خانه به دادگاه را ادامه خواهید داد که دست آخر با اعصابی خرد به خود می گوئید ای کاش شکایت نکرده بودم چون نه تنها به حق خود نرسیدم بلکه باعث شد به روح و روان خود هم صدمه بزنم وقتی هم برای حل مشکل مالی فردی ضامن او می شوید تا بتواند با وامی که از بانک دریافت می نماید زندگی خود را هموارتر سازد اما هنگامی که با بد عهدی او روبرو می شوید واقعا اعصاب شما را خرد می کند و جز حرص خوردن کاری از دست شما برنمی آید . یا وقتی تلویزیون را روشن می کنید و می خواهید از خبرهای کشورهای بیگانه هم با اطلاع شوید آنقدر پرازیت را روی آن می گذارند که کفر شما را بالا می آورند وقتی هم تصمیم می گیرید برای آرامش اعصاب و روان به استخر بروید اما هنگامی که وارد استخر می شوید ازبس آب تیره رنگ و بوی کلر می دهد که دیگر حاضر نیستتید به استخر بروید . برخی اوقات بخصوص در ایام تعطیلات که تصمیم می گیرید با خانواده به مناطق خوش و آب و هوا بروید تا از طبیعت خدادادی لذت ببرید اما در آن طبیعت زیبا با خانواده هائی روبرو می شوید که اصلا نظافت محیط اطرافشان را رعایت نمی کنند و با وجوی این که سطل زباله در چند قدمی آنهاست ترجیح می دهند زباله های خود را در طبیعت رها کنند با دیدن چنین صحنه هائی مسلما اعصاب شما را بهم می ریزد . یا وقتی در مراسم جشنهای ملی شرکت می کنید آنقدر ناهماهنگی ها را در میان برنامه ها می بینید که هرگز دیگر هوس شرکت در چنین مراسم هائی را نمی کنید وقتی هم که روزنامه می خرید تا با مطالعه آن اطلاعات خود را افزایش دهید در صفحه حوادث آن آنقدر اتفاقات عجیب و غریب را مانند کلاهبرداری ، سرقت و جنایت را می خوانید که باور بفرمائید شیطان هم عقلش به آنها نمی رسد و با خواندن صفحه حوادث اعصابتان خرد می شود . وقتی هم می خواهید در جشن عروسی یکی از بستگانتان شرکت کنید تا لحظات شادی را در آن مجلس برای خود رقم بزنید ولی آنقدر چشم و هم چشمی را در این جشن عروسی می بینید که دیگر حاضر نیستید در جشن عروسی دیگری شرکت کنید حالا متوجه شدید چرا هر کاری را که می خواهید انجام دهید با اعصاب خردی مواجه می شوید علت این همه ناهنجاری ها این است که هیچکس به وظیفه ای که برعهده اوست درست عمل نمی کند زیرا اگر هر کس به وظیفه خود عمل می کرد این همه ما حرص نمی خوردیم  .