گوشه ای از زندگینامه غمبار فاطمه الزهرا سلام الله علیها

سالروز شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها فرا رسید و بار دیگر مومنین را در غم و انده فروبرد اگر زندگی این بزرگ بانوی اسلام را مطالعه کنیم می بینیم که غم و اندوه همیشه مونس و همدم ایشان بوده است و هنگامی که آقا رسول الله صلی الله علیه و آله می خواستند نطفه دخترشان را منعقد کنند از طرف خدا به ایشان وحی شد که بمدت چهل شب ایشان به خانه نیایند و به دعا و ثنای خدا بپردازند . و پیامبر بزرگ اسلام متوجه شدند که این مولود بسیار عزیز و گرامی می باشد که خداوند ایچنین فرمانی داده است وقتی حضرت خدیجه سلام الله علیها باردار بودند کسی از زنان قریش به کمک ایشان نمی آمد بلکه فرشتگان به کمک ایشان می شتافتند و هروقت حضرت خدیجه سلام الله علیها غمگین می شدند حضرت فاطمه در حالت جنین با ایشان صحبت می کردند و مادرش را دلداری می داد . وقتی هم که حضرت به دنیا آمدند شادی و برکات وصف ناپذیری را به خانه پیامبر گرامی آورد ایشان در سن 9 سالگی با حضرت علی علیه السلام ازدواج کردند وقتی آقا رسول الله صلی الله و علیه و آله رحلت کردند ابوبکر به ترغیب دخترش عایشه ادعای جانشینی حضرت را نمود و در سقیفه بنی ساعده با عمر و چند تن دیگر از یارانش این جانشینی را به تصویب رساندند در آن زمان حضرت علی علیه السلام با تنی چند از اصحاب مشغول غسل و کفن جسد گرامی پیامبر بودند سپس آنها از علی علیه السلام خواستند که با ابوبکر بیعت نماید ولی ایشان بیعت نکردند آنها که مشروعیت حکومت خود را در بیعت با علی می دیدند راهی نداشتند جز اینکه با خشونت وارد عمل شوند از اینرو یک روز عمر با تعدادی از سپاهیانش به در خانه علی علیه السلام آمدند و از او خواستند از خانه بیرون آید و با آنها به مسجد رود و با ابوبکر بیعت نماید حضرت علی علیه السلام ازطرف حضرت محمد صلی الله علیه سفارش شده بود که زمانی دست به شمشیر ببرد که چهل تن مرد جنگی با اوهمراه باشد وگرنه سکوت اختیار نماید چون حضرت حکم سکوت را داشتند لذا حضرت فاطمه سلام الله علیها برای دفاع از امام زمان خویش پشت در قرار گرفتند و فرمودند از جان شوهرم چه می خواهید بروید پی کارتان او هرگز با شما بیعت نخواهد کرد در این فاصله عمر با عصبانیت به در لگد زد و حضرت بین در و دیوار قرار گرفتند و بشدت مجروح شدند  بنا به قول برخی از مورخین رحلت این بانوی بزرگوار را 75 روز بعد از رحلت پدر گرامیشان می دانند و بقول برخی دیگر 90 روز بعد می دانند به همین سبب ایام سوگواری ایشان در دو دهه برگزار می شود حضرت فاطمه سلام الله علیها در آخرین لحظات عمر مبارکشان به حضرت علی علیه السلام وصیت کردند که وقتی از دنیا رفتم مرا شبانه غسل و کفن کن و بر جسدم نماز بخوان و سپس دفنم کن حضرت علی (ع) فرمودند زهرا جان چرا شبانه تو را دفن کنم ایشان فرمود علی جان نمی خواهم کسانی که به سفارش پدرم عمل نکردند و بعد ازرحلت پدرم با تو بیعت ننمودند در تشییع جنازه ام شرکت کنند چون ایشان بخوبی می دانستند که اگر آنها در تشییع جنازه اش شرکت کنند مشروعییت خلافت به ناحقشان مورد تایید واقع می شود و در اذهان مردم اینطور به نظر می آید که خلافت ابوبکر برحق می باشد این وصیت باعث شد که تمام توطئه آنها نقش برآب شود از اینرو وقتی به در خانه علی علیه السلام آمدند تا به خیال خود جسد حضرت فاطمه را تشییع کنند عمر به مقداد گفت جسد دختر پیامبر را بیاورید تا او را تشییع کنیم مقداد به عمر می گوید فاطمه دیشب دفن گردید عمر با شنیدن این خبر چنان عصبانی می شود که مشت محکمی به صورت مقداد می کوبد و او را نقش زمین می کند زیرا او می دانست که دیگر نمی تواند مشروعیت حکومت به ناحق ابوبکر را حق جلوه دهد در حدیثی از قول حضرت محمد (ص) اینطور نقل شده است " فاطمه پاره تن من است هرکس که او را بیازارد من را آزرده است " علمای اهل تسنن خوب می دانستند که خلفای اول و دوم باعث رنجش  حضرت فاطمه سلام الله علیها شده اند برای اینکه این ننگ و رسوائی را از آنها بزدایند حدیثی را جعل می کنند مبنی بر اینکه چند سال پس از ازدواج علی علیه السلام با دخت گرامی پیامبر ایشان به خواستگاری دختر ابوجهل می رود وقتی حضرت فاطمه از این خبر آگاه می شود با ناراحتی خدمت پیامبر گرامی می رسند و ماجرا را برای پدر تعریف می کنند پیامبر گرامی بلافاصله به مسجد می روند و خطاب به مردم می گویند " فاطمه پاره تن من است هرکس او را بیازارد من را آزرده است " اصلا این داستان کذب محض است تاریخ خودش گواه خوبی است زیرا علی علیه السلام تا حضرت فاطمه در حیات بودند از زنی خواستگاری ننمود علمای اهل تسنن این حدیث را جعل کرده اند تا اذهان مردم را به سمت علی علیه السلام منحرف کنند و بر روی آزار و اذیت هائی که خلیفه اول و دوم نسبت به دخت گرامی پیامبر روا داشته اند سرپوش بگذارند همانگونه که در ابتدای عرایضم به شما سروران گفتم زندگی دختر گرامی پیامبر صلی الله و علیه و آله سراسر با اندوه و غم مواجه بوده است انشاالله که توانسته باشم بخشی از زندگی غمبار ایشان را به رشته تحریر در آورده باشم .