شغل شریف معلمی

ساخت وبلاگ

حقیر دوران کودکی خود را بخوبی بخاطر دارم که چقدر همه چیز برایم جذابیت داشت وقتی دوران تحصیلی خود را در مدرسه بیاد می آورم احساس خوب وصف ناپذیری به بنده دست می دهد که حاضر نیستم آن لحظات شیرین را با چیز دیگری عوض کنم فقط یادم می آید که مرحوم پدرم برای اولین بار دستم را گرفت و به مدرسه نزدیک منزلمان برد و مرا در کلاس اول دبستان ثبت نام نمود . از سالهای بعد دیگر مرحوم پدرم برای ثبت نام با من به مدرسه نمی آمد و خودم تنها به مدرسه می رفتم و ثبت نام می نمودم آموزگاران زمان ما با حقوقی که ماهیانه دریافت می کردند می توانستند هر سال با آن دوبار به مسافرت بروند و درضمن با آن پس انداز کنند تا چند بعد صاحب خانه و ماشین شوند . این آموزگاران وقتی سر کلاس درس حاضر می شدند طوری درس می دادند که انگار دارند به بچه های خودشان آموزش می دهند و در هفته حداقل در یکساعت بخصوصی معلم درس را کنار می گذاشت و به نصیحت کردن دانش آموزان خود می پرداخت و آنها را تشویق می نمود که با تلاش مضاعف درس بخوانند تا پس از اخذ مدرک دیپلم بتوانند با انتخاب رشته دلخواه خود به دانشگاه بروند . شغل شریف معلمی آنقدر جذابیت داشت که اکثر دانش آموزان پس از تحصیلات دانشگاهی جذب اداره آموزش و پرورش می شدند در حال حاضر آموزگاران با وجود اینکه دهها برابرحقوق زمان آموزگاران سابق را دریافت می کنند ولی با این حقوق می توانند شکم همسر و فرزندان خود را سیر کنند و از دوبار مسافرت رفتن در سال و از پس انداز کردن دیگر خبری نیست . سیستم آموزشی ما متاسفانه آنقدر دستخوش تحولات شده که نگو و نپرس ، حتی خود مسئولین آموزش و پرورش را هم گیج کرده و همه به نوعی سردرگم هستند و نمی دانند این مسیری را که انتخاب کرده اند به کجا ختم می شود در زمان ما دوره ابتدائی شش سال بود و بعد دوره دبیرستان به دو مقطع یکی دوره متوسطه اول و دیگری دوره متوسطه دوم تقسیم می شد متوسطه اول شامل کلاسهای هفتم ، هشتم و نهم بود دوره متوسطه دوم شامل کلاسهای دهم ، یازدهم و دوازدهم بود . همه دانش آموزان باید در کلاس نهم انتخاب رشته می کردند دانش آموزان سه گزینه داشتند رشته ریاضی ، رشته طبیعی و رشته ادبی ، سپس از کلاس دهم تا دوازدهم هرکس رشته تخصصی خود را در یکی از این رشته مذکور ادامه می داد دقیقا یادم هست که در کتاب فارسی مقطع دبستان داستان دهقان فداکار ، داستان چوپان دروغگو ، داستان موسی و شبان ، تصمیم کبری ، کوکب خانم و قوقولی قوقو نگاشته شده بود ولی جای تاسف است که در حال حاضر محتوای کتابها جذابیت کتابهای سابق را ندارند هم دانش آموزان بی انگیزه شده اند و هم معلمان ، معلمان دیگر مانند زمان سابق آنقدر دلسوز نیستند و کاری ندارند که درسی را که به دانش آموزان خود ارائه می دهند خوب می فهمند یا نه ، چون انگیزه از آنها گرفته شده و حقیر کاملا به این بزرگواران حق می دهم شغل معلمی در روزگار ما افتخار بود ولی متاسفانه در زمان کنونی شغل معلمی یک افتخار محسوب نمی شود امیدواریم روزی برسد که دوباره حرفه آموزگاری باعث افتخار این مرز و بوم گردد انشاالله ...        

Golzar...
ما را در سایت Golzar دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afs-golzaro بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 4:28